بافته های داریفرش و دستبافه

گبه بافی

بطور یقین نمی دانیم نام گبه(Gabbeh) از کجا آمده است. فرش شناسان امروز برای یافتن ریشه این کلمه مسیر پر پیچ و خمی را پیموده اند. در مواقعی آن را در کنار واژه قبیح گذاشته و گاه به کلمه گایر ربط داده اند که اولی به معنای زشت و معمولی و دومی به معنای حفاظ است. در این مقاله قصد داریم شما را با گبه بافی آشنا کنیم.

گبه چیست؟

امروزه در لغت به معنای ضخیم و زمخت است و نوعی فرش است که دارای خوابی بلند و به صورت درشت بافت است. در ابتدا نیز به عنوان زیراندازی بافته شده که مانع نفوذ سرمای زمین می شده است. در واقع گبه، نوعی فرش از جنس قالی است که معمولا در قطع قالیچه بافته می شود. گبه به قالیچه خرسک نیز معروف است و همانطور که گفته شد از جنس همان قالی می باشد با این تفاوت که در اندازه های کوچکتر و با پرزهایی بلندتر تهیه می شود.

این بافته در گذشته بیشتر بیانگر مراسم ها، آئین ها و مناسباتی مانند عزاداری، شادی، عروسی و دوستی ها بوده، به این صورت که تصویر بافته شده در گبه بیانگر وقایع آن قوم است. البته این سنت در حال حاضر هم مرسوم است. برجسته ترین صنعت دستی و خانگی در استان های بوشهر و کهگیلویه و بویر احمد بافت گبه است که البته در قسمت هایی از چهار محال بختیاری و فارس نیز رواج دارد و تقریبا در اکثر نقاط روستایی و حتی در بسیاری از مناطق شهری استان های مذکور شغل اول یا حرفه دوم بسیاری از خانواده ها محسوب می شود.

لازم به ذکر است استان فارس با قدمتی ۱۵۰ ساله در زمینه گبه بافی(Gabbeh weaving) را می توان از پیشگامان این هنر در ایران دانست. این منطقه شامل ایل نشینانی چون ایلات قشقایی، خمسه، ممسنی و بختیاری می باشد و می توان با جرات گفت که گبه های بافت ترکان قشقایی فارس از بهترین ها است. بطوریکه در خارج از کشور نیز از اعتبار خاصی برخوردار می باشد.

از دیگر مراکز مهم بافت گبه می توان از دو گنبدان، باشت، تل گر، چشمه بلقیس، ده شیخ و چرام در شهرستان کهکیلویه و ده علیا و ده سفلی علیا، برازجان و حوزه های روستایی شول و ده کهنه از استان بوشهر نام برد.

گبه چیست؟

تاریخچه و پیشینه گبه بافی

کسی به تحقیق نمی داند که نام گبه از کجا آمده و چه ریشه ای دارد و چرا گبه به این نام معروف شده است، عده ای از زبان شناسان و نویسندگان معتقدند که این لغت به معنی زمخت، ضخیم و سفت و چیزی شبیه به اینها بوده است، چون به فرشی گبه می گویند که خوابی بلند دارد و درشت بافته شده است. این نوع زیرانداز توسط عشایر و برای مصارف شخصی بافته می شده است. گبه زیراندازی بود برای جلوگیری از نفوذ سرمای زمین و خانواده عشایری را از آن محافظت می کرد.

در تاریخ ایران برای اولین بار لغت گبه در گزارشی از استقبال شاه طهماسب صفوی از شاه همایون گورکانی، پادشاه هندوستان که به علت سیاسی و توطئه ها و خیانت های درباریان مجبور شده بود به ایران فرار کند، آمده است.

شاه تهماسب صفوی به شاه همایون گورکانی پناه می دهد و برای استقبال از او دستور می دهد که استقبال بی نظیر و جانانه ای به عمل آورند، از این رو مدیران برنامه جشن استقبال که سرپرستی آنان را محمدخان اشرف اوغلی بر عهده داشت، در سالن ها از قالیچه های دو خوابه طلاباف، نمد تیکه کرکی آستر اطلس، گبه و سه قالی دوازده ذرعی کوشگانی (جوشقانی) پهن می کنند و روی هفت رأس اسب جل های مخمل و اطلس پوشانیده بودند و تنگ قصب بافی ابریشمی بر جل مخمل منقش، تنگ سفید بر جل مخمل سرخ و تنگ سیاه بر جل مخمل سبز بکشند.

تاریخچه و پیشینه گبه بافی

برای آشنایی با هنر پارچه بافی بر روی لینک کلیک کنید.

همه چیز درباره گبه بافی بوشهر(ادامه مطلب)

نحوه و مراحل گبه بافی

  • چله کشی فارسی

چله کشی دار افقی (زمینی) ابتدا در محلی باز با استفاده از سه عدد میله فلزی به قطر ۵/۱ سانتی متر و طول حدود یک متر عمل چله دوانی انجام می گیرد که میله ها به طور عمودی در زمین قرار می گیرند و فاصله میله اول تا میله دوم یک متر و میله دوم با سوم به اندازه طول گبه (چنانچه طول گبه ۳ متر باشد فاصله میله دوم و سوم ۳ متر است) و میله دوم در امتداد میله اول و سوم قرار نگیرد تا کنترل چله کشی با سهولت امکان پذیر باشد.

نخ چله را دور میله اول گره می زنند و از سمت میله دوم رد نموده و از سمت چپ میله سوم دور می زند. در برگشت و از سمت چپ میله دوم رد شده از سمت راست میله اول عبور داده خواهد شد به طوری که نخ های بین میله ی اول و دوم به صورت ضربدر قرار گیرند، این عمل به تعداد تارهای محاسبه شده بر اساس نقشه گبه یا اندازه دلخواه بافنده تکرار می شود. تعداد ۶ الی ۱۲ تار که بستگی به اندازه گبه دارد، برای شیرازه پیچی گبه در طرفین چله اضافه می شود.

پس از آماده شدن، چله ها باید بر روی دار گبه منتقل گردد که امکان به هم خوردگی و بی نظمی در چله وجود دارد. برای جلوگیری از این امر نخ چند لایه ای را به اندازه دو برابر عرض گبه در نظر می گیرند و نخ های دوانده شده را روی میله اول ۲ به ۲ به شکل گیس باف گره می زنند یا چپ و راست از لابه لای چله ها رد می کنند.

بدین ترتیب نخ های چله را دو به دو از هم جدا می کنند. انجام این کار برای شمارش و دوخت زدن چله در زیر دار صورت می گیرد. پس از اتمام کار چله دوانی، یک رشته نخ از نوع نخ چله به طول ۸ برابر عرض گبه را ۶ لا می کنند و آن را تاب می دهند و سپس دو سر این نخ ۶ لایه را به صورت کلاف در می آورند که به این نخ نزله می گویند. نخ های چله را که نزدیک به میله سوم هستند، در دسته های ۶ تا ۸ تایی به وسیله نخ نزله از یکدیگر جدا نموده، با چپ و راست کردن نخ نزله را به صورت گیس بافت در می آورند. اگر گبه مورد نظر ۳۰ رجی باشد ۶ تایی و اگر ۴۰ رجی باشد ۸ تایی جدا می گردند.

هر ۱۰ گره به منزله رج شمار گبه است، از این روش برای گره زدن ریشه های اضافی روی سر دار در دستگاه گبه به روش فارسی و تقسیم چله ها به طور یکنواخت روی سر دار استفاده می کنند.

پس از آماده شدن چله آن را از میله ها در آورده جای میله ها را با نخ ضخیم یا طناب عوض می کنند. سپس چله ها را با احتیاط روی دار گبه می اندازند. در این مرحله سر دار را از یک طرف وارد چله ها نموده (فاصله میله دوم و نخ نزله) بعد گیس باف میله اول را به طناب پیچ مربوط به زیر دار دوخت می زنند.

پس از اتمام کارهای بالا چله ها را از بالای سر دار و روی نخ نزله که حالا بالاتر از سر دار قرار گرفته است در دسته های چندتایی متناسب با نخ نزله با هم گره می زنند.

نخ نزله وظیفه تفکیک و جداکننده چله ها در عرض گبه در مرحله پایین کشی آن را به عهده دارد. پس از اطمینان از پخش صحیح چله در سر دار و زیر دار و یکنواختی آن، به وسیله گاوه و یا پیچ مربوط چله را سفت می نمایند. در این نوع چله کشی معمولا از تسمه چوبی یا آهنی برای مهار چله ها، قبل از شروع گلیم بافی، استفاده نمی شود چون مهار چله به زیر دار در این نوع چله کشی برای جلوگیری از کیستی و چرخش چله کافی می باشد.

  • کوجی پیچی

برای بستن کوجی چوب یا میله ای فلزی به قطر ۴ تا ۶ سانتی متر و به اندازه عرض دستگاه انتخاب می کنیم. این چوب که همان کوجی است، در ابتدا دو طرف چوب یا میله مذکور را با دو رشته طناب محکم به راست روها می بندند و سپس نخ چندلا شده ی دیگری که طول آن بیش از طول چوب کوجی باشد، به دو سر چوب سر کوجی و یا به میخ هایی که در دو سر چوب زده شده، بسته می شود.

این نخ که در سرتاسر چوب کوجی قرار گرفته، با نخ باریک دیگری که یک در میان چله ها را به وسیله آن جدا می کند گره می خورد. به طوری که با کشیدن نخ اصلی، چله ها قابل کشیده شدن روی کوجی می باشند و با کشیدن نخ اصلی به دو سر کوجی امکان پخش بیشتر چله روی چوب کوجی وجود خواهد داشت.

از آنجا که چله ها در پائین کوجی حالت ذوزنقه دارند، از جمع شدن گبه در طرفین جلوگیری می کند. برای پیوند چله به نخ کوجی و تفکیک چله های زیر و رو ایجاد فاصله بین آنها ایجاد می شود که بعد از کامل نمودن کار جهت پیوند نخ چله به نخ کوجی، دو قطعه چوب زیر سری، در دو طرف چوب کوجی در روی راست روها قرار می دهند، تا چوب کوجی بلندتر از سطح چله قرار گرفته شود و نخ های زیر و رو نیز مشخص گردند.

  • زنجیره بافی

عمل زنجیره بافی قبل از بافت گلیم انجام می شود و روش بافت به این ترتیب است که نخی دولا شده را که از جنس چله می باشد، انتخاب کرده و یک سر آن را به دور اولین جفت چله پیچیده و چله ها را جفت جفت (دو تا دوتا) دور زده و این کار را تا اتمام تارها ادامه می دهند. این عمل را زنجیره بافی می گویند. معمولا چله کش ها و بافندگان با سلیقه خود از روش فوق برای مهار کردن پودهای گلیم بافی استفاده می کنند.

  • گره فارسی

نحوه انجام گره فارسی به ابن گونه است که چرخش نخ (خامه) به دور تار (چله) را که به شکل خاصی انجام می گیرد، گره زدن می گویند. در روش فارسی باف نخ پرز (خامه) دور یک تار پیچیده می شود و نسبت به تار دیگر تقارنی ندارد و پس از رد کردن خامه از لای چله دوم به سمت پشت تار عبور داده و از بین دو تار به سمت روی گبه و یا فرش جلو می کشیم و پایین می آوریم که با کمک انگشت میانی و سبابه راست نحوه گره زدن انجام می شود.

پس از گره زدن با تیغه چاقو که در دست راست بافنده است سر نخ اضافی خامه بریده می شود. این گره چون فقط به دور یک تار پیچیده می شود و نام گره همانطور که از شکلش پیداست، نامتقارن می باشد.

  • پود زدن در گبه

پس از هر رج بافت و ریشه زدن که در اصطلاح محلی در گویش ترکی، ایلمه گویند نوبت به پود زدن می رسد. در گبه بین ۳ تا ۸ پود در هر رج زده می شود و هر چه تعداد پودها کمتر شود بر کیفیت بافت می افزاید.

همچنین هر چه از پود ضخیم کمتر استفاده شود و یا در اصطلاح محلی تَب در هر رج بافت به تناسب کمتر باشد، بافت گبه بهتر و دوام آن بیشتر است به طوری که گاه در بعضی از گبه ها تنها از یک پود ضخیم و یک پود نازک، همانند فرش، استفاده می شود. که پودها از جنس نخ چله است و برای پود ضخیم از نخ چله دو لایه و برای پود نازک از نخ چله یک لا استفاده می شود.

  • سرکشی

پس از بافت هر رج عمل سرکشی بدین نحو انجام می شود: به کمک دست و یا به کمک اره یا قشو سر ریشه ها را می کشند تا گره محکم تر و پشت گبه یکدست شود و نقش و نگارها نیز خود را بهتر نشان دهند.

  • عمل قیچی زدن

پس از بافت هر رج و بعد از عمل سرکشی، به وسیله قیچی پرزهای اضافی گبه گرفته می شود. برای قیچی کردن باید قیچی را با دست راست گرفت و دست چپ را روی آن گذاشت تا تعادل برقرار شود و دستمان نلغزد، آن وقت با دقت قیچی کرد. برای قیچی کردن باید دقت کرد که این کار یکدست و به اندازه مورد نیاز و با توجه به استاندارد انجام گیرد.

  • شیرازه بافی

شیرازه عبارت است از چند تار رنگی (۶-۲) همرنگ که در کناره ی زمینه گبه به دور ۲ الی ۶ عدد چله ی تار کنار گبه پیچیده می شود. بهترین نوع شیرازه، شیرازه متصل است و نسبت به شیراز منفصل از دوام بیشتری برخوردار است. در اصطلاح محلی به شیرازه، کنار پیچ می گویند. و برای استحکام کناره گبه بهترین روش، استفاده از موی بز می باشد. شیرازه متصل شامل سه نوع شیرازه می باشد:

١. شیرازه ی متقاطع ۲. شیرازه ی متخاصم ۳. شیرازه ی چند ردیفه.

گبه بافان بیشتر از شیرازه متخاصم و متقاطع برای گبه استفاده می کنند.

  • پرز گبه

در گبه ها به خاطر اینکه در هر رج بافت بین ۳ تا ۸ پود استفاده می شود و پرز گبه بلند است و برای اینکه فاصله بین بافت ها مشخص نباشد از پرز بلند کمک می گیرند و پرز گبه بین ۱ تا ۳ سانتی متر می باشد. هر چه استفاده از پود در بافت گبه کمتر از ۴ پود شود پرز گبه به نسبت کوتاه تر می باشد. و در گبه هایی که رج شمار آنها بین ۳۰ تا ۵۰ می باشد و تنها از دو پود (که نحوه زدن آن در بالا توضیح داده شد) استفاده می شود. پرز گبه گاه همانند قالی است به طوری که گبه پتویی که ریزترین نوع گبه می باشد پرز آن همانند قالی است.

  • پایین کشی
  • رج شمار گبه

رج شمار گبه بستگی به سفارش مشتری و یا بافنده دارد، رج شمار گبه بین ۱۰ تا ۵۰ می باشد. گبه هایی که با رج شمار بالا بافته می شود عمدتا سفارشی بوده و برای شخص خاصی بافته می شود.

در ایلات و عشایر گبه هایی که با رج شمار بالایی بافته می شد اغلب برای خان ها بوده است اما همانطوری که می دانید و از اسم گبه پیداست گبه دارای رج شمار بالایی نیست و بیشتر گبه ها با رج شمار دوازده تا بیست بافته می شود و گبه هایی که با رج شمار زیادی بافته می شود یا گبه های ریزباف همان طرح، رنگ و نقش گبه های درشت بافت را دارند اما با ظرافت بیشتر بافته می شوند و گاه نیز از طرح های جدید و استثنایی در بافت گبه های ریز بافت استفاده می شود.

نحوه و مراحل گبه بافی

چله ها در روش فارسی باف

در این روش ابتدا باید عرض چله را در سر دار و عرض ابتدای گبه را اندازه گیری کرد. در صورت اطمینان از پخش صحیح چله در سر دار، دو طرف چله را در سر دار و دو طرف عرض گبه را در زیر دار علامت گذاری می کنند.

سپس نخ مهار گبه و یا زنجیره را از دو طرف راست روها آزاد نموده، پیچ های دستگاه را به اندازه لازم باز می نمایند و یا اگر چله های دستگاه یا گاوه محکم (سفت) است، گاوه ها را در می آورند و زیر سری های کوجی را برداشته و کوجی را نیز آزاد می کنند. در چنین حالتی چله ها کمی شل شده، گوه های بالای سر دار به راحتی قابل باز شدن هستند.

پس از باز کردن گره های چله در سر دار، گبه ی بافته شده را پایین تر از زیر دار تا می زنند و مراحل تراز کردن عرضی و طولی گبه بافته شده را انجام می دهند و با فاصله حدود ۱۰ سانتی متر به دم کار و رعایت این فاصله در سرتاسر گبه، ضمن قرار دادن نوار چرمی، دوخت می زنند و سپس چله های اضافی و باقیمانده را که در سر دار است به روش قبلی دسته، دسته می زنند و چله ها را محکم می کنند.

در این مرحله باید توجه داشت که پخش چله در سر دار همانند مرحله اول بوده و دو سر آن باید در علامت گذاری قبلی قرار گیرد. در این حال با سفت کردن پیچ ها و یا قرار دادن گاوه ها سفتی و کشش لازم را برای ادامه بافت به چله ها می دهند. و زیرسری های کوجی را مجدداً در جای خود قرار داده و چوب کوجی را محکم می کنند. در عمل دوخت باید دقت شود که فاصله های سوزن دوخت کم باشد و نخ های دوخت نیز زیاد ضخیم نباشد و حتما از نوار چرمی استفاده گردد تا جای سوزن دوخت با سفت نمودن چله ها پاره نشود.

در ضمن اندازه عرض گبه در دم کار ممکن است با اندازه اصلی آن در اول گبه تفاوت داشته باشد که باید دقت شود مقدار کم یا اضافه عرض به مقدار مساوی در طرفین قرار گیرد در غیر این صورت گبه از ناحیه دوخت کج می شود.

ابزار و لوازم گبه بافی در روش فارسی باف

چاقو (کاردک)، دفتین (دفه)، اره (قشو) و قیچی است و بر روی دار افقی (زمینی) گبه بافته می شود.

ابزار و لوازم گبه بافی در روش ترکی باف

قلاب، دفتین (دفه)، اره (قشو) و قیچی است و بر روی دار عمودی (ایستاده) گبه بافته می شود.

انواع طرح و نقش گبه

با وجود اینکه در گبه هیچ طرح از پیش تعریف شده ای وجود ندارد با این حال شاید بتوان گفت یکی از نقش های اصلی گبه‌های ایرانی را طرحی به نام کم تشکیل میدهد.

اصطلاح محلی کم در واقع متشکل از یک مربع مستطیل و یک ردیف لوزی در وسط آن می باشد که رئوس هر یک از لوزی ها، به رئوس لوزی های دیگر متصل است. گبه های اولیه ای با توجه به اینکه برای نیاز و مصارف شخصی تولید میشدند عموما ساده و بدون نقش بودند اما به مرور زمان و با تجاری شدن این کالا بافندگان آن با الهام گرفتن از عواملی چون طبیعت ، آمال و آرزوهایشان به ایجاد طرح های متنوعی دست زدند.

  • طرح شیر: طرح شیر را میتوان یکی از عمده نقش های مشترک بین بافندگان مناطق مختلف دانست.
  • طرح خشتی یا قابی شکل: این طرح یکی از کابردی ترین نقش های گبه میباشد که بیشتر هم بین بافندگان فارس و بختیاری رواج داشته. اساس این طرح را قاب هایی منظم تشکیل میدهد که هر یک از قاب ها به صورت جداگانه طرحی هماهنگ با قاب های دیگر میسازد.
  • طرح حوض گبه: این طرح شکل ترنجیست که در وسط کار آمده و در واقع یک گل را تداعی میکند که از اطراف آن گل ها و غنچه هایی دیگر گسترش یافته است.
  • طرح گل گبه: نقش گل رز در گبه به طرح گل گبه معروف است.
  • طرح ایلاتی: این طرح نشات گرفته از طبیعت محل زندگی عشایر است که از نظر ظاهری ، اغلب در میان قاب های لوزی ، دایره ، مربع ، مستطیل و بیضی شکل قرار دارد و هر کدام از این قابها با طرح های اصیل ایرانی مزین شده اند.
  • طرح درخت: در تاریخچه کهن ایران همواره درخت جایگاه مهمی داشته و در میان همه آنها ، درخت سرو به عنوان نمادی از شادی و درخت بید مجنون بعنوان نمادی از غم و اندوه بیشترین کاربرد را داشته و دارد.
  • طرح راه راه: همانطور که از نام این طرح پیداست متشکل است از راه هایی که اغلب بصورت عمودی و اریب هستند.
  • طرح خانه در هم: این طرح مفهومی عرفانی در دل خود دارد و در واقع بین خانه هایی در هم ، تصویری از مراحل زندگی از آغاز پیدایش تا پایان آن که رسیدن به گوهر ذات و وجود است را نشان میدهد.
  • طرح کف ساده: میتوان گفت این گبه ها ی ساده به نوعی خانه های محقر روستاییان و زمین بی محصول آن ها را به تصویر میکشد.

 

رنگ های مورد مصرف در گبه و گبه بافی

رنگ های گبه در اوایل خود رنگ یعنی رنگ طبیعی پشم بود، و چون گبه دست بافت عشایری بود و فقط خودشان از آن استفاده می کردند بنابراین می توان گفت: گبه دست بافتی منحصر به فرد بود که عشایر اولین کسانی بودند که آن را می بافتند و مورد مصرف قرار می دادند.

رنگ ها در ابتدا به صورت خود رنگ بوده و پشم ها به رنگ های طبیعی چون مشکی، سفید، شیری، قهوه ای، یعنی همان رنگی که پشم های حیوانات به طور طبیعی به آن رنگ بودند مانند پشم شتر، بز، گوسفند و… .

اما با گذشت زمان و کوچ عشایر از جایی به جای دیگر و دسترسی به رنگ های گیاهی و شناخت رنگدانه های گیاهان و راهیابی گبه به خانه های شهرنشینان گبه از مصرف شخصی عشایر به مصرف شهرنشینان هم درآمد و از آن زمان گبه ها با رنگ های متنوع گیاهی و طبیعی رنگ شده و بافته می شد و هر کدام از رنگ های مورد مصرف نماد و نشانه چیزی بود.

مثلا رنگ آبی نشانه پاکی و زلالی و آسمان است و رنگ سبز نشانه سرسبزی و خرمی و به نوعی به معنی برکت بوده چرا که عشایر برای به دست آوردن و رسیدن به مراتع و آب مدام در حال کوچ هستند رنگ زرد نشانه طلا و خاک وطن است و حسن وطن دوستی نیز در نزد قشقایی ها شدید بوده است.

به همین خاطر در گبه های خود به نشانه خاک وطن از رنگ زرد زیاد استفاده می کردند رنگ مشکی نشانه مرگ ومیر است و زمانی در گبه رنگ مشکی استفاده می شود که کسی از اطرافیان و اقوام عمر خود را از دست داده باشد. رنگ سفید نشانه تولد و نوشدن در پیش قشقایی ها است و… .

رنگ های مورد مصرف در گبه و گبه بافی

ابزار و لوازم مورد نیاز گبه بافی

دار:

در واقع نخستین و اصلی ترین ابزار و وسیله مورد نیاز برای بافتن گبه توسط بافندگان آن وسیله ای به نام دار می باشد. دارهای گبه در اندازه و ابعاد گوناگون وجود دارد که به صورت افقی بر روی زمین قرار می گیرند و بافندگان کار بافت گبه را آغاز می کنند.

خود وسیله دارگبه شامل : قیچی و چاقو و شانه می باشد و جنس این دارها معمولا از چوب و یا فلز می باشد.

عشایری ها برای بافت گبه معمولا بی نقشه جلو می روند و عمل بافت گبه را با یک قالیچه دیگر آغاز می نمایند که به آن قالیچه (دستور) می گویند. عشایری ها در حین عمل بافتن گبه از ترکیب رنگ های مختلف استفاده می کنند که همین کار باعث خلق گبه ای متفاوت با نسخه پیشین می گردد.

نخ:

برای تار گبه از نخ پنبه ای یا نخ پنبه ای مخلوط با موی بز استفاده می شود و برای پود آن از پشم گوسفند استفاده می شود مرغوب ترین پشم جهت بافت انواع قالی و گبه ، پشم فارس می باشد. تعداد نخ های پود به کار رفته در هر رج از گبه که دارای ساختاری درشت است از سه تا هشت و در انواع ریزتر آن تا چهارده پود در تغییر است.

گبه در اندازه های مختلف بافته می شود معمولا در اندازه های ۱۲۰ تا ۱۰۰ عرض و طول ۲۵۰ تا ۲۰۰ سانتی متر بافته می شود برای بافت یک گبه در اندازه ۲۰/۲ ۵/۱ حدود هشت کیلوگرم پشم و تقریبا سه کیلوگرم موی بز استفاده می شود گبه معمولا درشت بافت است و بلندی پود گبه دست کم یک سانتی متر می باشد. البته در انواع سفارشی ممکن است این اندازه تغییر کند.

نقشه و طرح:

هنرمند خالق گبه با صورت هایی برخاسته از روایت و داستان و مضامین طبیعی و بیان حالات روحی در واقع دنیا را از دریچه دید خود در نقش گبه به عرصه ظهور می رساند. طرح ها و نقوش گبه از افکار ساده و روان منشا می گیرد و نقوش خودجوشی با سادگی و بیانی زلال و شفاف بر عرصه بافت شکل می گیرند بافنده با خط تصویر، طبیعت، عشق و شیدایی، آزادگی و آزاد زیستن را نقش می کند.

نقش گبه حکایت حال بافنده است، قصه رمه و شبان است و برف و بوران و آتش و آب و آفتاب و کوچ، عشق و دلدادگی و اسبی که به سیاه چادر عشق می رود. چهره گبه نامنظم است و نشان از اوج و حضیض حالات روحی بافنده دارد. نقش گبه گریز از تکرار است و بدیع و بر خلاف نقوش طراحان شهری که پر تکلف و محافظه کارانه است مستقیما از طبیعت الهام می گیرد. نقش گبه و خصوصیات آن را فقط و فقط زندگی ایلیاتی و عشایری تعیین کرده است و می کند و این همان اصالت گبه است.

طراحی و نقش پردازی و حتی رنگ آمیزی گبه از قالی و قالیچه جداست و تابع قواعد و سنت های خاصی است. بافندگان گبه به سبب آزادی از قید و بند در نقش پردازی حتی از بافندگان قالی هم دستشان بازتر است. طرح ها و نقش های گبه تماما ذهنی بوده و بیشتر طرح های هندسی را در بر می گیرد. در یک یا دو حاشیه این قالیچه ها یک شکل ساده و هندسی به صورت مجرد تکرار می شود. ساده کردن خطوط و شکل هندسی دادن به خطوط از جمله خصوصیات مهم گبه بافی در ایران است که با گذشت زمان در شکل تازه ای انجام می گیرد.

در زمینه ساده آن یک ترنج بزرگ یا چند لوزی کوچک در روی امتدادهای طولی دیده می شود و گاه در متن خالی وسط گبه، نقش درخت یا نقش چهار فصل یا نقش شیر بافته می شود. این نقش ها و صورت ها با رنگ های متفاوت بر گبه های عشایری جلوه خاصی به گبه می دهد. بافندگان گبه در این نقش ها احساسات و تخیلات خود را آزادانه بیان می کنند.

 

توصیه برای پاک کردن لکه های گبه

اگر سطح روی گبه لکه ای داشت بهتر است برای پاک کردن آن از گِل سرشوی و ساپوتین ها استفاده شود. زیرا این نوع پاک کننده ها اثر نامطلوبی بر روی گبه باقی نمی گذارند و در عین حال بهترین پاک کنندگان سنتی هم به شمار می آیند.

توصیه برای مبارزه با بید و جلوگیری از بیدزدگی

همانطور که می دانید بید یکی از آفت های گبه به شمار می آید، بهترین کار برای جلوگیری از بید خوردگی قرار دادن گبه در معرض هوای آزاد می باشد. برای مبارزه با آفت بید و نابودی بهتر است از نفتالین و کافور استفاده شود. و برای اینکه گبه ضد بید شود از اسپری های حشره کش و یا محلول کافور استفاده کنید و از موی بز در شیراز گبه استفاده شود. عوامل نابوده کننده گبه رطوبت، بیدزدگی و آتش است.

توصیه برای جلوگیری از کج شدن و یا جمع شدن کناره ی گبه

بهتر است از دار صاف استفاده شود و در زمان پود زدن مواظب بود تا پودها بیش از اندازه کشیده نشوند. روش بافت تا آخر بافت یکی باشد، اگر به روش فارسی گبه بافته می شود نباید در وسط کار از روش ترکی استفاده کرد باید تا آخر بافت به روش فارسی بافت انجام شود تا گبه کج نشود و یا کناره ها جمع نشوند.

توصیه در پودگذاری گبه

بهتر است پودگذاری درست انجام شود. زیرا اگر پودگذاری درست انجام نشود از پشت گبه پودها به صورت چین خورده دیده می شود. تارها نامنظم می شوند و شرایط برای بافت رج بعدی امکان پذیر نخواهد بود.

تفاوت اصلی گبه با قالی

تفاوت اصلی گبه با قالی در نحوه ی پودگذاری و تفاوت در نقشه و طرح می باشد، به طوری که در قالی تنها در هر رج باف از دو پود زیر (ضخیم) و پود رو (نازک) استفاده می شود اما در گبه در هر رج بافت بین ۳ تا ۸ پود استفاده می شود. طرح گبه ذهنی و تجریدی است اما قالی دارای نقشه می باشد و…

تفاوت گبه های قدیمی و جدید

در قدیم گبه ها همگی خود رنگ بوده اند به این معنی که پشم گوسفندانی که در بافت آنها به کار برده میشد بدون تغییر رنگ استفاده میشدند ؛ این پشم ها اغلب به رنگهای طبیعی سیاه ، سفید و خاکستری بودند که بنا بر روحیه ی بافنده به کار گرفته میشدند. برای مثال اگر بافنده حال خوبی میداشته از رنگ سفید بیشتر استفاده میکرده و بلعکس در حالت ناراحت بیشتر رنگ سیاه را به کار میبرد.

هنرمند شهرت رو در دیپیا پیدا کن

دیپیا اولین سایت کاریابی هنرمندان

اینجا پروژه بگیر یا خودت رو معرفی کن

سخن آخر

با گذشت زمان بافندگان با استفاده از رنگ های گیاهی و طبیعی گبه هایی رنگین تر و متنوع تر را ارائه کردند. اما امروزه برای سرعت بخشیدن به پروسه ی بافت گبه از رنگهای شیمیایی برای رنگ دادن به پشم ها استفاده میکنند با توجه به این موضوع در این مقاله قصد داشتیم شما را با گبه بافی آشنا کنیم. ممنون از اینکه تا پایان مقاله همراه ما بودید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Check Also
Close
Back to top button